آیا بیت کوین را می توان یک ارز به حساب آورد یا خیر؟
در طول تاریخ بشر انواع مختلف پول مورد استفاده بوده است. در اصل بیت کوین تا زمانی که قادر به ارضای مشخصات فنی پول باشد، به عنوان پول تلقی خواهد شد. بیت کوین با دوام، بخش پذیر ، قابل مبادله و دارای حمل و نقل آسان بوده و غیر ممکن است در آن تقلبی صورت پذیرد. اقتصاددانان جریان اصلی سه کاربرد را به پول اختصاص داده اند:
- واسطه ای برای تبادلات (medium of exchange)
پول می تواند به عنوان واسطه ای در مبادله کالاها و خدمات مورد استفاده باشد.
- ذخیره ارزش (store of value)
پول می تواند برای انتقال قدرت خرید از حال به آینده مورد استفاده باشد.
- واحد حساب (unit of account)
کالاها و خدمات از منظر واحدهای پولی نقل قول می شوند.
بسیاری از بحث های اقتصادی بر این متمرکز شده اند که آیا بیت کوین را می توان یک ارز به حساب آورد یا خیر. منتقدان بیت کوین استدلال می کنند بیت کوین سه کاربرد پول را برآورده نساخته و در نتیجه اقتصاد بیت کوین با تعریف از پول مطابقت ندارد. حامیان بیت کوین در پاسخ می گویند، یک دارایی الزاما نباید سه کاربرد پول را برآورده کرده تا بتواند دارای ارزش باشد.
علاوه بر این، برخی شواهد اقتصادی نشانگر آن است که سه کاربرد سنتی پول می تواند همراه یکدیگر نباشد. بیت کوین به عنوان ارز، بیشتر توسط اقتصادهای پیرو مکتب اتریشی مورد پذیرش واقع شده است. مکتب اتریشی مکتبی فکری اقتصادی است و در وین در اواخر قرن ۱۹ میلادی بنیان گذاشته شده است. روش اصلی آن از تجزیه و تحلیل اقدامات فردی سرچشمه گرفته است. برخی از دیدگاه ها و راه حل های بحث برانگیز مکتب اتریشی عبارت اند از:
- اقتصاددانان مکتب اتریشی معتقدند پول از میان رقابت بین چند واسطه، که برای تبادلات استفاده می شوند، ظهور پیدا می کند. آن واسطه ای که در میان رقبایش بیشترین مقبولیت را دارد، به عنوان پول ظهور خواهد کرد. سایر واسطه های ارزی می توانند با پول مورد قبول عام و پذیرفته شده، همزیستی داشته باشند، که به آنها واسطه های ثانویه یا گاهی اوقات «شبه پول» می گویند. در مقابل، اقتصاددانان جریان اصلی بر این باورند: این دولت ها هستند که برای پول بدون پشتوانه با قانونی اعلام کردن آن، ایجاد تقاضا می کنند. به این معنی که دولت ها می گویند پول به عنوان ابزار پرداخت در حل و فصل و تسویه تمام بدهی های عمومی و خصوصی باید پذیرفته شود.
- اقتصاددانان مکتب اتریشی بر این باورند که افزایش در عرضه پول یا گسترش تسهیلات اعتباری، بناچار به افزایش قیمت و بی ثباتی اقتصادی منجر خواهد شد. بنابراین تورم برای اقتصاددانان مکتب اتریشی، افزایش قیمت کالاها و خدمات نیست، بلکه صرفا افزایش در عرضه پول محسوب می شود.
- اقتصاددانان مکتب اتریشی معتقدند که کاهش تورم را می توان به پیشرفتهای فن آوری یا کاهش در حجم عرضه پولی منتسب کرد. البته تنها علت دوم مشکل ساز در نظر گرفته می شود؛ زیرا کاهش تورم ناشی از پیشرفت های فن آوری برای رشد اقتصادی مضر نیست. بنابراین اقتصاددانان مکتب اتریشی طرفدار عرضه پول بطور ثابت هستند. این دیدگاه از سوی اقتصاددانان جریان اصلی مورد حمایت نیست. آنها بر این باورند که اقتصاد به اندازه کافی دارای عدم انعطاف پذیری قیمتی همانند چسبندگی دستمزدها بوده، که از رسیدن اقتصاد به نقطه تعادل جلوگیری می کند. اقتصاددانان جریان اصلی اعتقاد دارند، مقدار کمی از تورم کمک می کند تا چرخ رشد اقتصادی روغن کاری شود.
- اقتصاددانان مکتب اتریشی معتقدند چرخه کسب و کار را بانک ها با صدور اعتبارات بیش از حد، از طریق کاهش ذخیره بانکداری یا سپرده قانونی ایجاد می کنند. این موضع منجر به تخصیص نامناسب منابع اقتصادی شده و در نتیجه باعث بازگشت رکود اقتصادی می شود. در حالی که اقتصاددانان جریان اصلی بر این باورند که در زمان انبساط اقتصادی کار کمی برای انجام دادن وجود دارد و در مقابل، در زمان انقباضات اقتصادی کارهای زیادی (برای مثال افزایش عرضه پولی، افزایش هزینه های دولت و …) برای انجام دادن وجود دارد. اقتصاددانان مکتب اتریشی بر این باورند که در زمان انقباضات اقتصادی کار کمی برای انجام دادن وجود دارد. فقط اجازه دهید اقتصاد به خودی خود افراط کاری های صورت گرفته را فیلتر کند. در حالی که در زمان انبساط اقتصادی باید به اتخاذ تصمیم (محدود کردن افزایش عرضه پولی) پرداخت.
هیچ یک از ایده های فوق توسط اقتصاددانان جریان اصلی یا متداول، معتبر در نظر گرفته نمی شود. تئوری و اقتصاد مکتب اتریشی در مسئله به وجود آمدن و خلق پول، قضیه رگرسیون میزس را که کمتر مورد مناقشه است، معرفی می کند. تحت قضیه رگرسیون میزس، ارزش یک ارز از این واقعیت که کاربران فرض می کنند آن ارز ارزش خود را با گذشت زمان حفظ خواهد کرد، سرچشمه می گیرد. پول، امروز دارای ارزش است به این دلیل که دارندگان آن انتظار دارند، قادر به استفاده از آن در آینده باشند و در ازای آن، کالا یا خدمات مورد نیازشان را دریافت کنند. در نتیجه ارزش یک ارز در روز جاری، از ارزش روز گذشته آن به اجرا در آمده است.
اگر به گذشته رجوع کنیم، در بعضی از ادوار یک ارز باید در مقابل یک کالای با ارزش ثابت نگه داشته می شد تا در طی زمان ارزش خود را داشته باشد. بنابراین ریشه های ارزش فعلی پول بدون پشتوانه، در پول کالایی (یعنی پولی که با حمایت یک کالا همانند فلزات گرانبها حمایت می شد) وجود دارد. بسیاری از اقتصاددانان مکتب اتریشی در نقش حمایت از بیت کوین به عنوان یک ارز وارد شده اند. با این حال، برخی ها از بیت کوین در این زمینه انتقاد کرده اند و آن را در تضاد با قضیه رگرسیون میزس دانسته، و معتقدند که در آن سرچشمه ای از پول کالایی وجود ندارد. با این حال به نظر می رسد اجماعی در حال ظهور در میان اقتصاددانان بوده و آن، این که بیت کوین یک واسطه خوب برای تبادلات و تراکنش ها، یک محل ذخیره سازی مخاطره آمیز ارزش، و یک واحد ضعیف حساب است.
در انتهای مقاله «اقتصاد بیت کوین» توجه داشته باشید که سه بخش در پیش رو به جزییات این مطلب می پردازد که چگونه فن آوری رمزنگاری، سه کارکرد مهم پول را برآورده می سازند. این را باید در نظر داشته باشید که بسیاری از مباحث مطرح شده، قابل تعمیم دادن به هر یک از ارزهای رمزنگاری شده دیگر نیز هستند.
منبع: کتاب راهنمای بیت کوین نوشته پدرو فرانکو
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.