پیش بینی در بازار ارز؛ نکات مورد توجه اقتصاد دانان و اندیشمندان
پیش بینی در بازار ارز (CURRENCY FORECASTING)
این مقاله برای بیشتر دانشجویان مشتاق در بازار ارز که مایلند در مورد تحلیل فاندامنتال و ارزش گذاری ارزها بیشتر بدانند، چندین مدل که توسط بانک های بزرگ سرمایه گذاری یا تحلیلگران بکار گرفته می شود را ارایه می کند. هفت مدل اصلی برای پیش بینی ارزها داریم:
۱) تئوری تراز پرداخت ها یا Balance Of Payment theory) BOP)
۲) تئوری برابری قدرت خرید یا Purchasing Power Parity) PPP)
۳) برابری نرخ بهره ( Interest Rate Parity)
۴) مدل پولی (The Monetary Model)
۵) مدل تفاوت اندازه نرخ بهره واقعی (The Real Interest Rate Differential Model)
۶) مدل بازار دارایی (The Asset Market Model)
۷) مدل جانشینی ارز (Currency Substitution Model)
۱- تئوری تراز پرداخت ها (BOP)
این تئوری می گوید که نرخ مبادله (Exchange Rates) باید در سطح تعادل خود قرار داشته باشد که این سطح نرخی است که باعث پایداری تراز حساب جاری می شود. کشورهایی که تجربه کسری تراز تجاری دارند. دائما ذخایر ارزی خود را بکار می گیرند چرا که صادر کنندگان کالا به این کشورها برای دریافت دستمزد خود مجبور به فروش ارز آن کشور هستند. ارزان تر شدن پول کشور باعث می شود که قیمت کالاهای صادراتی آن کشور در خارج ارزان تر شده و در نتیجه به تقویت صادرات و موازنه قیمت ارز منجر می شود.
تراز پرداخت ها چیست؟
حساب تراز پرداخت ها به دو بخش تقسیم می شود : حساب جاری و حساب سرمایه.
حساب جاری: تجارت محسوس را اندازه گیری می گیرد، کالاهای ملموس مانند ماشین و کالاهای تولیدی؛ مازاد یا کسری بین صادرات و واردات را توازن یا تراز تجاری گویند.
حساب سرمایه: جریان پول را از قبیل سرمایه گذاری های روی سهام با اوراق قرضه اندازه گیری می نماید.
الف) جریان تجاری (The Trade Flow)
توازن تجاری یک کشور نشان دهنده تفاوت خالص بین صادرات و واردات در طی یک دوره زمانی مشخص است. هنگامی که واردات کشوری بیشتر از صادرات باشد تراز تجاری منفی است و یا کسری تراز تجاری وجود دارد و هنگامی که صادرات بیشتر از واردات باشد، تراز تجاری مثبت و یا مازاد تراز تجاری برقرار است. تراز تجاری بیانگر توزیع مجدد ثروت بین کشورهاست و کانال مهمی است که از طریق آن سیاست های اقتصادی کلان یک کشور بر کشور دیگر تأثیر می گذارد.

کسری تجاری برای یک کشور نامطلوب است چرا که اثر منفی بر روی ارزش پول ملی آن کشور می گذارد.
به طور کلی کسری تجاری برای یک کشور نامطلوب است چرا که اثر منفی بر روی ارزش پول ملی آن کشور می گذارد. به عنوان مثال چنانچه آمار تجاری ایالات متحده حاکی از آن باشد که میزان واردات از صادرات بیشتر است، در این حالت دلارهای بیشتری از آمریکا خارج گردیده و لذا موجب کاهش ارزش دلار می گردد. در مقابل فزونی صادرات نسبت به واردات موجب تراز تجاری مثبت شده که خود باعث تقویت ارزش دلار در مقایسه با دیگر ارزها می گردد.
ب) جریان سرمایه (The Capital Flow)
علاوه بر جریان تجاری، مسئله دیگری که بین کشورها وجود دارد جریان سرمایه است. بر این اساس جریان سرمایه های ورودی و خروجی کشور از قبیل پرداخت ها برای شرکت ها، سهام، اوراق قرضه، حساب های بانکی، املاک و کارخانجات اندازه گیری و ثبت می شود.
جریان سرمایه از عوامل بسیاری از جمله اوضاع مالی و اقتصادی سایر کشورها تأثیر می پذیرد. این جریان می تواند به اشکال مختلفی چون سرمایه گذاری های فیزیکی و یا سرمایه گذاری های پرتفوی باشد. معمولا در کشورهای در حال توسعه ترکیب جریان های سرمایه به گونه ای است که به سمت سرمایه گذاری مستقیم خارجی (FDI) و وام های بانکی تمایل دارد. در حالیکه در کشورهای توسعه یافته، سهام و اوراق قرضه بسیار مهم تر از وام های بانکی و FDI می باشد.
محدودیت های مدل تراز پرداخت ها
مدل BOP بر کالاهای مبادله ای و خدمات متمرکز می شود و جریان سرمایه بین المللی را نادیده می گیرد. تا اواخر دهه ۱۹۹۰ جریان های سرمایه بین المللی اغلب از رشد جریان های تجاری در بازار سرمایه ممانعت می کرد؛ گرچه این حالت اغلب باعث ایجاد تعادل در حساب های جاری کشورهای دارای بدهی مانند ایالات متحده می گشت. برای مثال، ایالات متحده در سال های ۱۹۹۹، ۲۰۰۰ و ۲۰۰۱ میلادی دچار کسری عظیم حساب های جاری بود، در مقابل ژاپن با مازاد حساب جاری روبرو بود. اما در همان دوران علیرغم اینکه جریان تجاری بر علیه دلار بود، دلار آمریکا در برابر ین ژاپن افزایش یافت. دلیلش هم این بود که جریان های سرمایه، جریان های تجاری را موازنه کرده و برای مدتی بر خلاف پیش بینی BOP دلار تقویت شد. در واقع افزایش جریان های سرمایه باعث افزایش در مدل بازار دارایی می شد.
توجه: شاید بتوان گفت نام گذاری این روش به تئوری تراز پرداخت ها اشتباه است چرا که فقط به تراز حساب جاری توجه دارد نه تراز واقعی پرداخت ها. با این وجود تا دهه ۱۹۹۰ جریان سرمایه نقش بسیار کوچکی را در دنیای اقتصاد بازی می کرد و تراز تجاری بخش عمده ای از تراز پرداخت های کشورها را تشکیل می داد.
به انتهای مقاله «پیش بینی در بازار ارز» رسیدیم. در مقالات بعدی به بررسی بازار سهام و انواع آن و مدل های دیگر در پیش بینی در ارزها خواهیم پرداخت. با ما همراه باشید.
منبع: کتاب مرجع کامل تحلیل تکنیکال در بازارهای سرمایه نوشته دکتر علی محمدی
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.