اتریوم چیست؟
?Ethereum is Tether
بزرگترین پول رمز پایه پس از بیت کوین است تنها با فاصله ی کمی از معرفی اش با قیمت حدود سه دلار به قیمت ۲۸۰ دلار رسیده است. این کوین در اواخر سال ۲۰۱۳ توسط ویتالیک باترین، یک محقق و توسعه دهنده معرفي شد. توسعه ی اتریوم به صورت آنلاین و جمعی تأمین مالی شد و در ۳۰ جولای ۲۰۱۵ کارش را رسما شروع کرد. در واقع اتریوم ایجاد شد تا وظایفی را به انجام رساند که بیت کوین نتوانسته بود آنها را انجام دهد. هدف اتریوم صرفا معرفی یک ارز دیجیتال جدید و رقیبی برای بیت کوین نبود، بلکه هدف اصلی آن ایجاد محیطی برای تبادلات مالی بدون دخالت انسان بود. به عبارت دیگر، پول های اتر و اتر کلاسیک صرفا برای کمک به اجرای اهداف پلتفرم اتریوم ارائه شدند.
با این توصیف اگر بخواهیم تعریف کامل تری از اتریوم ارائه دهیم باید بگوییم که اتریوم یک پلتفرم نرم افزاری قابل برنامه ریزی غیر متمرکز، مبتنی بر فناوری زنجیره ی بلوکی است که به توسعه دهندگان امکان ایجاد و توسعه ی برنامه های غیر متمرکز را می دهد. این شبکه به کاربران این اجازه را می دهد تا بتوانند قراردادهای هوشمند و نرم افزارهای مستقل توزیع شده را بدون حتی کمترین سانسور، تأخیر و دخالت شخص سوم اجرا نمایند.
این دهه زمان مناسبی برای توسعه فناوریهای غیرمتمرکز به شمار می رود. اگر چه رمزنگارها، ریاضی دانان و کدنویس ها تلاش زیادی به خرج دادند تا پروتکل پیشرفتهتری را به منظور افزایش بیشتر حریم شخصی و اصالت سیستمهای مختلف از پول نقد الکترونیکی گرفته تا رای گیری برای انتقال فایل، ایجاد کنند اما پیشرفت کار آنها طی بیش از ۳۰ سال بسیار کند بوده است. تکنولوژی بلاک چین و به بیان عام تر نوآوری اجماع اقتصادی عمومی ایجاد شده توسط ساتوشی ناکاموتو در سال ۲۰۰۹ گام امیدبخشی بود که جهش عظیم دیگری را در حرکت رو به جلوی صنعت کامپیوتر ایجاد کرد.
بحران مالی عظیم سال ۲۰۰۸ باعث شد تا به اعتماد به بخش مالی جریان اصلی، یعنی شرکت ها و دولت هایی که معمولا بر آنها نظارت دارند خدشه زیادی وارد شود. این اتفاق بسیاری را بر آن داشت تا به دنبال شیوه های جایگزین دیگری بگردند. در ادامه، افشاگریهای ادوارد اسنودن در سال ۲۰۱۳ در مورد ورود دولت به حریم خصوصی شهروندان، انگیزه بیشتری را به کسانی که به دنبال راهحلهایی برای این وضعیت می گشتند. اگر چه هنوز فناوریهای بلاکچین به راهکار جریان اصلی تبدیل نشده اند، اما عنصر غیر متمرکز سازی میتواند به پذیرش فزاینده آنها کمک کند.
کاربرد بلاک چین از تلفن های اپل تا واتس اپ را در بر می گردد. یکی از عناصر مهم در این فناوری رمزگذاری نام دارد که بر اساس آن شرکت نویسنده نرم افزار و سازمان مدیریت کننده سرور ها، نمی توانند رمز آن را بشکنند. از نظر کسانی که شرکتها را به دولت ترجیح میدهند، اقتصاد اشتراکی نسخه 1.0 نتوانسته به بسیاری از وعده هایی که داده است، جامه عمل بپوشاند. تنها کاری که غولهای همانند اوبر انجام دادند، جایگزین کردن خودشان با واسطه های دیگر بوده است. توجه داشته باشید که لزوماً عملکرد این غولها، همیشه بهتر از واسطه های قبلی نیست.
بلاک چین و فناوری های مرتبط با آن که من به نام آن ها را کریپتوی نسخه 2.0 می گذارم راهکار جذابی را ارائه میکنند. در این جا بجای دل خوش بودن به رفتار صادقانه گروههایی که در تعامل با آنها هستیم، سیستم های فناورانه خلق میشود که ویژگیهای مطلوبی را در داخل سیستم ایجاد می کند به نحوی که با وجود فعالیت بازیگران ناصادق، سیستم همچنان بتواند با اطمینان به کارش ادامه بدهد.
همه تراکنش های تحت کریپتو نسخه 2.0 دارای دنباله های قابل ممیزی اثبات ها یا سند های رمزنگاری اند، شبکه های فرد به فرد غیر متمرکز، تکیه ما به یک سرویس دهنده منفرد را کاهش خواهد داد. رمزنگاری کلید عمومی امکان شکل گیری هویت های قابل حمل و کنترل شده توسط کاربر را فراهم می سازد. انواع پیشرفتهتر قابلیت های ریاضی از قبیل امضا های حلقه ای و رمزنگاری همومورفیک و اثبات های دانش صفر (دانایی صفر) به تضمین حریم شخصی کمک میکنند و این امکان را به کاربران می دهند تا بتوانند دادههای مربوط به خودشان را مورد استفاده قرار بدهند به گونهای که بتوان ویژگی های خاصی از آنها را مورد راستیآزمایی قرار داد و حتی بدون افشای جزئیات حریم شخصی آنها را محاسبه کرد.
با این حال عجیب ترین نکته از نظر استفاده کنندگان قدیمی این فناوری به پذیرش سازمانی صریح آن طی دو سال گذشته برمی گردد. در فاصله زمانی سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۳ صحنه بلاکچین و به عبارت روشن تر صحنه بیت کوین به میدانی برای تحولات متنوع و ایده آل گرا و ابزاری برای جنگ قدرت تبدیل شده است. با این حال اکنون، مشارکت آی بی ام و یا مایکروسافت، گزارش تحقیقاتی بانک انگلستان و اعلامیههای کنسرسیوم بانکداری، مهیجترین بیانیهها هایی هستند که به رشد اعضای فضای کریپتو کمک خواهد کرد.
چه اتفاقی افتاد؟ به نظر من برخی آنارشیست های کریپتو انعطاف پذیری و پیشرفت تکنولوژیکی بانک ها و حتی شرکتهای بزرگ آرمانگرا را دست کم گرفتند. بیشتر اوقات فراموش میکنیم که عنصر اصلی شرکت ها را مردم تشکیل میدهند و ارزشها و نگرانیهای افراد داخل شرکت ها همانند افراد عادی است. ممکن است چنین تصور شودکه آنچه نشریه اکونومیست «ماشین اعتماد» می نامد جایگزینی کاملی برای لنگر اعتماد متمرکز هم در تامین مالی و هم در حوزه های دیگر که متکی بر نظارت بر قانون گذاری و تایید اعتبار جهان حقیقی هستند به شمار می رود. اما واقعیت خیلی پیچیده تر از این حرفهاست، در حقیقت سازمان ها کاملا به هم اعتماد ندارند و نگرانی سازمان های متمرکز واقع در یک صنعت در مورد متمرکز سازی در صنایع دیگر همانند مردم عادی است. شرکتهای انرژی که کارشان تولید و فروش برق است، درست به همان اندازه که از فروش در بازار متمرکز خوشحال می شوند به فروش در بازار غیر متمرکز نیز علاقهمند هستند و حتی در برخی موارد بازار غیر متمرکز را ترجیح خواهند داد.
علاوه بر این اگر چه در حال حاضر با صنایع غیرمتمرکز زیادی مواجه هستیم، اما غیرمتمرکز بودن آنها به حدی است که توسط افراد خارج از این صنایع احساس نمیشود و از کارایی بالایی نیز برخوردار نیستند. در این نوع غیر متمرکز سازی شرکت باید زیرساخت خودشان را که مبتنی بر مدیریت کاربران، تراکنش ها و داده ها ست حفظ کنند و بتوانند آنها را در هنگام تعامل با سایر شرکتها تغییر بدهد .اگر چه یکپارچگی حول یک رهبر بازار منفرد، کارایی این صنایع را بالا خواهد برد. اما رقبای رهبر فوق الذکر و قانونگذاری ضد اعتماد علاقه ای به آن ندارد و از این ما را به بن بست می رساند. با ظهور و پیدایش بانک های اطلاعاتی غیرمتمرکز که بتوانند با کمک فناوری، منافع اثر شبکه انحصاری یک جانبه را نصیب کاربران کنند، همه افراد امکان الحاق و سود بردن از این وضعیت را بدون شکلگیری انحصار یکجانبه که تاثیرات منفی را به همراه خواهد داشت، پیدا خواهد کرد.
به دلایلی که در بالا ذکر شد، علاقه به زنجیره بلوک کنسرسیومی در بخش مالی، کاربرد بلاک چین در صنعت زنجیره تامین و سیستم های تشخیص هویت مبتنی بر بلاک، روز به روز افزایش مییابد. استفاده از بانکهای اطلاعاتی غیرمتمرکز، این امکان را به افراد خواهد داد تا بدون اینکه زیر بار کنترل یک پلتفرم متمرکز بروند و احیاناً به واسطه انحصار طلبی اش مورد سوء استفاده قرار بگیرند، از منافع حضور در آن پلتفرم برخوردار شوند.
پس از آنکه ساتوشی ناکاموتو در ژانویه ۲۰۰۹ بیت کوین را راه اندازی کرد. در همان چهار سال اول حضورش، توجه بسیاری را به سمت خود جلب کرد. ویژگی های پرداخت بیت کوین به عنوان یک ذخیره ارزش جایگزینی، جالب توجه بود. در سال ۲۰۱۳ نگاه فعالان این حوزه به اپلیکیشنهای بلاکچین نسخه 2.0 جمع شد و زیر بنای اپلیکیشن های بلاک چین نسخه ۲ را نیز فناوری مورد استفاده در امنیت و غیر متمرکز سازی بیت کوین تشکیل میداد و گستره وسیعی از ثبت نام دامنه تا قراردادهای مالی تامین مالی جمعی و حتی بازی ها را در بر می گیرد. دانش هسته و پشت صحنه پلتفرم یعنی اتریوم این بود که میتوانستیم یک زبان برنامه نویسی تورینگ کامل را که در داخل پروتکل لایه پایه تعبیه شده بود به صورت کاملا انتزاعی مورد استفاده قرار دهیم تا توسعهدهندگان بتوانند اپلیکیشن های مختلف با هر هدفی و منطق کسب و کاری تولید کنند و در عین حال از ویژگی های هستهای بلاک چین نیز سود ببرند. تقریباً در همان زمان سیستم هایی از قبیل سیستم فایل بین سیاره ای (IPFS)، پلتفرم ذخیره سازی غیرمتمرکز پا به عرصه گذاشته و ابزارهای قدرتمند جدیدی در اختیار رمزنگار ها قرار گرفتند تا بتوانند با استفاده از آنها در کنار فناوری بلاک چین، حریم شخصی و به طور خاص zk-SNARKها (اثبات دانایی صفر، کوتاه و غیر تعاملی دانش) را افزایش بدهند. ترکیب رایانش مبتنی بر بلاک چین تورینگ کامل و شبکه های غیر بلاکچینی غیر متمرکز با استفاده از فناوریهای رمزنگاری مشابهو همچنین یکپارچه سازی بلاک چین با رمزنگاری پیشرفته به چیزی منتهی شد که من نام آن را کریپتوی نسخه 2.0 میگذارم. اگرچه ممکن است این عنوان، ابهام آمیز باشد اما به نظر من بهترین اسمی است که می توان روی آن گذاشت.
کریپتو نسخه ۳ چیست؟ ادامه دهنده روندهای موجود در کریپتو نسخه ۲ و به طور خاص پروتکل های عمومی مربوط به حریم شخصی و انتزاع محاسباتی است. اما علاوه بر آن به فاکتور مهمی به نام مقیاس پذیری نیز توجه دارد. در حال حاضر همه پروتکل های بلاک چینی موجود از این ویژگی برخوردارند که هر رایانه موجود در شبکه باید هر تراکنش را پردازش کند. این ویژگی به افزایش امنیت و تحمل بیشتر در برابر خطا منتهی خواهد شد. اما در عین حال توان پردازش شبکه را به توان پردازشی گره های موجود در آن محدود میسازد.
هدف کلیدی کریپتوی نسخه ۳، فائق آمدن بر این محدودیت و افزایش مقیاس استفاده از ارزهای رمزنگاری شده به سطح مورد نیاز برای پذیرش جریان اصلی است. خوانندگانی که اطلاعات خوبی دارند، در این رابطه با ایده های همچون «شبکه های صاعقه»، کانال های حالت و شاردینگ برخورد کردند.
سوال دیگری که در این رابطه مطرح است به پذیرش برمیگردد. اتفاق دیگری که کریپتو نسخه ۲ علاوه بر مورد کاربرد ساده اش در حوزه ارزهای رمزنگاری شده در سال ۲۰۱۵ با آن مواجه شد، این بود که اگر چه افراد زیادی در مورد آن صحبت میکردند و توسعهدهندگان پلتفرمهای پایه زیادی را توسعه دادند، اما شاهد کاربرد قابل توجهی بر آن نبود. در سال ۲۰۱۶ شاهد توسعه اثبات های مفهوم هم از جانب بازیگران سازمانی و هم از جانب استارتاپ ها بودیم. البته همانند همه حوزههای دیگر، در اینجا نیز اکثریت آنها به موفقیت دست نیافتند و محو شدند.
ویتالیک بوترین
مخترع اتریوم و دانشمند ارشد بنیاد اتریوم
دوم آوریل 2016
معرفی قابلیت هایی همچون قراردهای هوشمند (Smart Contracts) و سازمان های خودگردان غیرمتمرکز (DAO)
به همت یاشار راشدی