فراکتال های بازار به عنوان حمایت و مقاومت
یکی از قدرتمند ترین نواحی حمایت و مقاومت در نمودارهای قیمت، ساختارهایی به نام فراکتال ها می باشند. آنها ساختارهای ریاضی هستند که در مقیاس کوچکتر، خودشان را به صورت نامحدودی تکرار می کنند. در دهه ۱۹۸۰ میلادی فردی به نام Mandelbrot در کتابش با عنوان «هندسه فراکتالی طبیعت» وجود فراکتال ها را ثابت نمود. وی ساختار فراکتالی را در اشیاء و اشکال مختلف حیات تشخیص داد. در شکل 1 برخی از اشکال فراکتالی طبیعت را مشاهده می کنید.
همان گونه که متوجه شده اید بازارهای سرمایه پیچیده، غیر خطی و آشفته هستند. آشفتگی عالی ترین فرم نمودارهاست که دارای رفتاری قطعی و غیر احتمالی می باشند. این رفتارهای آشفته بازار با ساختارهای گرافیکی نمایش داده می شوند که معمولا با الگویی به نام «فراکتال بازار» آغاز می شود. تصمیمات معامله گران معمولا با مجموعه پیچیده ای از حوادث و اتفاقات اتخاذ می شود و این اتفاقات بر تغییرات قیمت در بازار تأثیر می گذارند. در بسیاری از اوقات این اتفاقات به صورت دوره ای با مومنتوم (Momentum)، حجم، زمان و قیمت هماهنگ می شوند که در این میان، قیمت آخرین گزینه این مجموعه است که تحت تأثیر قرار می گیرد. شناسایی سازه های بازار (فراکتال ها) برای معامله گران بسیار سودمند خواهد بود. شناسایی فراکتال های بازار کار ساده ای نیست اما مجموعه قوانین و الگوهایی وجود دارد که به شناسایی آنها کمک می کند.
فراکتال ها الگوهای مشابهی هستند که خودشان را تکرار می نمایند. یک الگوی فراکتال آغازین مانند الگوی عمومی سازه های بازار می باشد. ترازهای فیبوناچی و امواج الیوت در ابتدا با فراکتال ها آغاز می گردند ضمن اینکه امواج الیوت از مجموعه ای از ساختارهای فراکتالی تشکیل می شود.
یک الگوی فراکتال در نمودار میله ای (در تمام دوره های زمانی)، حداقل از پنج میله متوالی تشکیل شده است. طبق تعریف یک فراكتال اولیه مجموعه ای از پنج میله متوالی است که در آن میله میانی بایستی نقطه حداکثر بالاتر (نقطه حداقل پایین تر) از دو میله قبلی و بعدی داشته باشد. در شکل 2 حالت های مختلفی از الگوی فراکتال اولیه را نشان داده ایم که بایستی شرایطی در آنها لحاظ گردد.
1- اگر نقطه حداکثر یک میله با میله وسطی برابر باشد، دیگر این میله جزو مجموعه ی پنج میله ای فراکتال به حساب نخواهد آمد زیرا نسبت به میله وسطی فاقد یک نقطه حداکثر پایین تر (حداقل بالاتر) است.
2- دو فراکتال مجاور، ممکن است میله های مشترکی داشته باشند.
در شکل 2 به الگوی A توجه کنید که یک فراکتال ساده را نشان می دهد. در این الگو دو میله قبلی و دو میله بعدی، نقاط حداکثر پایین تری نسبت به میله وسطی دارند لذا یک فراکتال بالا محسوب و با علامت ∧ نمایش داده می شود. الگوی B نیز یک فراکتال بالاست اما در عین حال یک فراکتال پایین نیز محسوب و با علامت ∨ مشخص می شود. این بدان خاطر است که دو میله بعدی و دو میله قبلی میله های درونی هستند. آنها شرایط لازم برای ایجاد یک الگوی فراکتالی که بر مبنای آن میله وسطی بایستی دارای بالاترین نقطه حداکثر یا پایین ترین نقطه حداقل نسبت به ۵ میله متوالی خود باشد، را دارا هستند. الگوی C نیز حالت دیگری را نشان می دهد که دو فراكتال بالا و بار به طور همزمان ایجاد شده اند. همان گونه که در شکل نیز مشاهده می کنید ممکن است این فراکتال ها میله های خود را به اشتراک بگذارند. الگوی D به شش میله برای تشکیل یک فراکتال بالا نیاز دارد، زیرا پنجمین میله آن، دارای نقطه حداکثری برابر با حداکثر قبلی است. خصوصیات فراکتال ها را در نظر داشته باشید که:
«دو میله قبلی و بعدی یک فراکتال بایستی نقاط حداکثر پایین تری (نقاط حداقل بالاتر در حرکت نزولی) داشته باشند.» .
در یک فراکتال بالا ما فقط به نقطه حداکثر و برعکس در فراکتال پایین فقط به نقطه حداقل میله توجه می کنیم. زمانی که بازار یک حرکت صعودی رو به بالا انجام می دهد، ابتدا به نقطه ی اوج خود می رسد و سپس با دو میله ای که نقاط حداکثر پایین تری دارند شروع به بازگشت می کند؛ در واقع بازار در این نقطه یک تصمیم فراکتالی گرفته و با تشکیل یک مقاومت قدرتمند بازگشت کرده است. اگر معامله گری بخواهد در چنین ناحیه ای معامله فروش انجام دهد بایستی حد ضرر معامله را در بالای این فراکتال قرار دهد چرا که بازار قادر به عبور از آن نخواهد بود. اگر هم از آن عبور نماید بهتر است خارج شویم چرا که تحلیل نزولی بودن ما اشتباه می باشد؛ مانند آنچه که در تصویر 3 رخ داده است.
همان گونه که مشاهده می نمایید ابتدا بازار تا نقطه A صعود کرده و سپس به هر دلیلی، رو به سمت پایین بازگشته است. اما چون روند حرکت بازار صعودی است، قیمت باید مجددا به سمت بالا حرکت نموده و از نقطه A نیز فراتر رود. این الگو نشانگر آن است که بازار عقیده خود را عوض کرده و تصمیم گرفته است که در نقطه A متوقف نشود؛ بنابراین با شکست نقطه A و در یک پیپ بالاتر از آن می توان خرید انجام داد. به همین صورت حد ضرر معاملات خرید را بایستی در زیر یک فراکتال پایین قرار داد که با شکست چنین فراکتالی بایستی به فکر معامله فروش بود.
هر پنج میله متوالی، که میله وسطی آن بالاتر (یا پایین تر از دو میله قبلی و بعدی آن باشد، یک فراکتال را تشکیل می دهد و هنگامی که یک فراکتال تشکیل می گردد، به صورت یک فراکتال نیز باقی خواهد ماند. در طی طول عمر این فراکتال، ممکن است شاهد چندین نقش متفاوت از آن باشیم. ممکن است در شرایط و موقعیت های مختلف بازار و همچنین موقعیت خود فراكتال در روند رو به بالا یا رو به پایین همانند یک فراكتال استارت (آغاز)، یک فراکتال سیگنال یا یک فراکتال استاپ ( توقف) عمل نماید. در شکل 4 خلاصه ای از انواع فراکتال ها و شیوه معامله با شکست آنها را مشاهده می نمایید.
منبع: کتاب مرجع کامل تحلیل تکنیکال در بازارهای سرمایه نوشته دکتر علی محمدی
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.