انواع هشدارهای خرید و فروش نوسانگرها
هشدارهای نوسانگر
نوسانگرها، هشدارهای خرید و فروش را به شیوه های مختلفی پدید می آورند. برخی از این هشدارها، پیش از موعد ظاهر می شوند در حالی که برخی دیگر بعد از شروع روند صادر می شوند. نوسانگرها علاوه بر هشدارهای خرید و فروش می توانند مشخص سازند که برخی موارد با روند جاری همخوانی ندارند و یا اینکه روند جاری در حال تغییر می باشد. اگرچه نوسانگرها می توانند هشدارهای خاص خودشان را پدید آورند، اما بایستی این هشدارها را با دیگر ابزارهای تحلیل تکنیکال ترکیب کرده و آنگاه نتیجه را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. اکثر نوسانگرهای اندیکاتورهای جنبش هستند و تنها یک مشخصه عملکرد قیمت را منعکس می کنند. در حالی که برای تحلیل دقیق تر بایستی حجم، الگوهای قیمت و سطوح (حمایت / مقاومت) نیز در نظر گرفته شوند.
الف) واگرایی های مثبت و منفی
واگرایی یک مفهوم کلیدی در بسیاری از سیگنال های صادره نوسانگرها و همچنین دیگر اندیکاتورها محسوب می شود. واگرایی ها می توانند در خصوص تغییرات روند و همچنین هشدارهای خرید و فروش اطلاعات خوبی را در اختیار قرار دهند. به طور کلی دو نوع واگرایی وجود دارد: مثبت و منفی، واگرایی مثبت وقتی اتفاق می افتد که اندیکاتور، افزایش و قیمت، کاهش یابد. واگرایی منفی وقتی است که اندیکاتور، کاهش و قیمت، افزایش یابد که به تفصیل در مطلب بعدی مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
در نمودار سهام شرکت مریل لینچ (MER)، یک واگرایی مثبت را در اواخر اكتبر مشاهده می نمایید. در ابتدا وقوع واگرایی در MACD به صورت یک هشدار مطرح بوده است اما زمانی که MACD به سمت بالا باز گشته و در بالای EMA ۹ روزه اش معامله می گردد سناریوی واگرایی تأیید می شود. در این نقطه، با تجمع دیگر سیگنال ها، علامت خرید ایجاد می شود. نه تنها قیمت با برخورد به خط حمایت از خود عکس العمل نشان داده و افزایش می یابد بلکه همچنین یک واگرایی مثبت نیز در MACD تأیید شده است. همان گونه که مشخص است بعد از وقوع این واگرایی، افزایش قیمت به صورت افزایش بسیار زیادی در حجم معامله روز بعد ظاهر می شود.
در نمودار IBM، نوسانگر ROC پیش از آغاز نزول در ژانویه، یک واگرایی منفی تشکیل می دهد. وقتی IBM یک نقطه حداکثر را در اواسط ژانویه ثبت می کند نوسانگر ROC نمی تواند از قله قبلی خود عبور نماید و به این صورت زمینه شکل گیری چنین واگرایی در بازار مهیا می شود.
ب) اشباع خرید و فروش
نوسانگرهای نواری برای تشخیص نواحی اشباع خرید و فروش بکار می روند. از آنجا که این نوسانگرها بین این نواحی نوسان می کنند، استفاده از آنها در بازارهای روند دار می تواند مشکل باشد. آنها در دامنه های معاملاتی و بازارهایی که روند دار نیستند بهتر مورد استفاده واقع می شوند. در یک روند قدرتمند، کاربران ممکن است سیگنال های بسیاری را مشاهده نمایند که واقعا ارزشمند نیستند. اگر سهم در یک روند صعودی قرار داشته باشد خرید در شرایط فروش هیجانی بهتر از فروش در شرایط خرید هیجانی است.
در یک روند قوی، سیگنال های نوسانگر در خلاف جهت روند اصلی نسبت به سیگنال های در جهت روند، قدرت کمتری دارند. روند دوست شما است و جنگیدن با آن خطرناک است. اگر چه اوراق های بهادار روندها را می سازند، آنها بین این روندها نیز نوسان می کنند. نتیجه اینکه اگر یک سهام در یک روند صعودی قدرتمند قرار داشته باشد، خرید در زمان وصول نوسانگر به شرایط فروش هیجانی (نزدیک تست خط حمایت) بهتر از فروش در شرایط خرید هیجانی می باشد. همچنین در طی یک روند نزولی قدرتمند، فروش در زمان وصول نوسانگر به شرایط خرید هیجانی بهتر است. تلاش برای انجام معاملات خلاف جهت روند ریسک پذیر است.
وقتی روند قدرتمند باشد، نوسانگرهای نواری شکل نزدیک سطوح خرید و فروش هیجان برای دوره های طولانی مدت باقی می مانند. شرایط خرید هیجانی به معنی زمان فروش نیست و همچنین شرایط فروش هیجانی به معنی زمان خرید نیست. در یک روند صعودی قدرتمند، یک نوسانگر می تواند به شرایط خرید هیجانی دست یابد و تا زمان صعود اوراق بهادار در همان ناحیه باقی بماند. یک واگرایی منفی ممکن است تشکیل شود اما بایستی به سیگنال کاهشی در مقابل روند صعودی مظنون بود. نوسانگر در یک روند نزولی قدرتمند می تواند به شرایط فروش هیجانی برسد و تا زمانی که اوراق بهادار کاهش می یابد در همان ناحیه باقی بماند. مشابه حالت قبل یک واگرایی مثبت ممکن است تشکیل شود اما بایستی به سیگنال افزایشی در مقابل روند نزولی مظنون بود. این بدین معنی نیست که سیگنال های مخالف جهت روند عمل نمی کنند بلکه آنها بایستی با مفهومی مناسب و با دیگر جنبه های تحلیل تکنیکال مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرند.
اولین مرحله در استفاده از نوسانگرهای نواری تشخیص نوارهای بالایی و پایینی است که حدود نهایی را مشخص می کنند. در RSI هر چیزی زیر ۳۰ و بالای ۷۰ حدود نهایی را نشان می دهند. در نوسانگر استوکاستیک این حدود در زیر ۲۰ و بالای ۸۰ قرار دارند، می دانیم وقتی که RSI زیر ۳۰ و یا استوکاستیک زیر ۲۱ است، شرایط فروش هیجانی وجود دارد. به همین طریق وقتی به ترتیب بالای ۷۰ و بالای ۸۰ هستند شرایط خرید هیجانی وجود دارد. تشخیص شرایط خرید و فروش هیجانی بایستی به عنوان یک هشدار برای بررسی دقیق تر دیگر جنبه های تکنیکال الگوی قیمت، روند، حمایت، مقاومت، نمودارهای شمعی، حجم و دیگر اندیکاتورها) همراه باشد.
ساده ترین روش برای ایجاد سیگنال ها (علائم) توجه به زمانی است که نوارهای بالایی و پایینی تقاطع می نمایند. اگر اوراق بهادار در موقعیت خرید هیجانی باشد (بالای ۷۰ برای RSI و ۸۰ برای استوکاستیک) و به سمت پایین نوار بالایی حرکت کند، آنگاه هشدار فروش ایجاد می شود. اگر اوراق بهادار در موقعیت فروش هیجانی باشد (زیر ۳۰ برای RSI و ۲۰ برای استوکاستیک) و به سمت بالای نوار پایینی حرکت کند، آنگاه هشدار خرید ظاهر می شود. به یاد داشته باشید که اینها ساده ترین روش ها هستند.
همچنین سیگنال های ساده می توانند با واگرایی ها و تقاطع های میانگین متحرک ترکیب شوند و سیگنال های قوی تری را به وجود آورند. وقتی که یک سهام در موقعیت فروش هیجانی قرار دارد، ممکن است معامله گران در جستجوی یک واگرایی مثبت در RSI و سپس عبور به سمت بالای تراز ۳۰ باشند. در خریدهای هیجانی نوسانگر استوکاستیک، معامله گران در جستجوی یک . واگرایی منفی و ترکیب آن با تقاطع میانگین متحرک و شکست زیر ۸۰ برای ایجاد یک سیگنال هستند. (معمولا نوسانگر استوکاستیک به صورت یک میانگین متحرک ساده ۳ روزه که به عنوان خط محرکه عمل می کند، طرح ریزی می شود. وقتی که این نوسانگر خط محرکیه را به سمت بالا قطع می کند آن یک تقاطع صعودی میانگین متحرک است و وقتی که به سمت پایین آن را قطع می کنند نزولی است).
نمودار سهام شرکت سیسکو (CSCO) نشان دهنده این است که نوسانگر استوکاستیک می تواند خیلی سریع از فروش هیجانی به خرید هیجانی تغییر موقعیت دهد. برای محاسبه نوسانگره وابستگی بیشتر به تعداد دوره های زمانی است. یک نوسانگر استوکاستیک آرام ۱۰ روزه نوسانات بیشتری نسبت به یک استوکاستیک ۲۰ روزه دارد. در نمودار فوق مکان های عبور قیمت از خط فروش هیجانی و خط خرید هیجانی با خطوط عمودی مشخص شده است. با توجه به صعودی بودن روند سهام CSCO، انجام معاملات فروش در زمانی که نوسانگر زیر ۸۰ را قطع می کند، در تضاد با روند صعودی است و راهکار مناسبی نمی باشد. در زمانی که روند قیمت اوراق بهادار صعودی است برای معامله گران بهتر است که در جستجوی شرایط فروش فوق العاده برای ایجاد موقعیت های خرید باشند
در این نمودار می توان دید که روند صعودی سهام بعد از اینکه توسانگر استوکاستیک به سمت بالای ۱۰ در حال حرکت است، اتفاق می افتد. دایره نشان داده شده در ماه آگوست نشان دهنده یک علامت خرید است که با ۳ فاکتور جداگانه ایجاد شده است:
1) نوسانگر از شرایط فروش هیجانی به سمت بالای ۲۰ حرکت کرده
۲) نوسانگر بالاتر از میانگین متحرک ۳ روزه اش حرکت کرده
۳) نوسانگر یک واگرایی مثبت را تشکیل داده است.
تأیید این ۳ فاکتور سیگنال قوی تری را می سازد. نوسانگر بعد از سیگنال خرید تنها ۴ روز بعد در ناحیه خرید هیجانی قرار گرفته است. به هر حال سهام پیش از رسیدن به نقطه حداکثر خود، حدود ۲ تا ۳ هفته به صعود خود ادامه می دهد.
در نمودار زیر که به شرکت مایکروسافت (MSFT) تعلق دارد، موقعیت های معامله با شاخص قدرت نسبي (RSI) نشان داده شده است. در این نمودار به علت اینکه یک دوره ۱۴ روزه RSI به ندرت زیر ۳۰ و بالای ۷۰ حرکت می کند، یک RSI ۱۰ روزه برای افزایش
حساسیت انتخاب شده است. معامله گران با تجربه در روندهای کاهشی میان مدت و بلند مدت هر دفعه که RSI به خط خرید هیجانی می رسد، معامله فروش انجام می دهند که در نمودار با خطوط عمودی نشان داده شده است.
اکثر معامله گران هر دفعه که RSI زیر ۳۰ می رود و سپس به بالای سطح فروش هیجانی اش باز می گردد، معامله خرید انجام خواهند داد. دو سیگنال اولی خرید با واگرایی مثبت و حرکت از شرایط فروش هیجانی به سمت بالای تراز ۳۰ به وجود آمده اند. سومین سیگنال خرید زمانی پدید می آید که RSI یک مقدار زیر ۳۰ برود. در نظر داشته باشید که این سه سیگنال در مقابل روند نزولی بزرگ تر قرار داشتند و استراتژی های معاملاتی بایستی مطابق با آن تنظیم شوند.
ج) تقاطع های خط مرکزی (Centerline Crossovers)
همان گونه که از نامش پیداست، سیگنال های تقاطع خط مرکزی اصولا برای نوسانگرهای مرکزی بکار می رود که در بالا و پایین یک خط مرکزی نوسان می کنند. معامله گران همچنین از تقاطع های خط مرکزی در RSI به منظور تأیید واگرایی و سیگنال های ایجاد شده از نواحی خرید و فروش هیجانی بهره می جویند. به هر حال اکثر نوسانگرهای نواری شکل مثل RSI و استوکاستیک برای ایجاد سیگنال به واگرایی ها و سطوح خرید و فروش هیجانی متکی اند. تحلیل تقاطع های خط مرکزی بر نوسانگرهای مرکزی مثل جریان پول چایکین ، MACD و نرخ تغییر (ROC) متمرکز می باشد.
گاهی اوقات تقاطع خط مرکزی به عنوان سیگنال خرید و فروش تفسیر می شود. یک سیگنال خرید وقتی ایجاد می شود که خط مرکزی به سمت بالا قطع شود و سیگنال فروش زمانی ایجاد می شود که خط مرکزی به سمت پایین قطع شود. در MACD یا ROC تقاطع خط مرکزی به سمت بالا به عنوان یک سیگنال عمل می نماید.
حرکات بالا و پایین خط مرکزی نشان دهنده این است که جنبش یا از مثبت به منفی و یا از منفی به مثبت تغییر کرده است. وقتی که یک نوسانگر جنبشی مرکزی به سمت بالای خط مرکزی اش می رود، جنبش مثبت شده و می تواند صعودی در نظر گرفته شود و اگر نوسانگر به سمت زیر خط مرکزی حرکت کند، جنبش منفی شده و به صورت نزولی در نظر گرفته می شود.
در نمودار زیر که متعلق به شرکت اینتل می باشد، تعدادی سیگنال با تقاطع خط مرکزی ایجاد شده است. در این میان دو سیگنال عالی وجود دارد اما در کنار آن تعداد زیادی سیگنال اشتباه نیز تشکیل شده است.
تقاطع خط مرکزی همچنین می تواند به عنوان یک سیگنال تأیید کننده برای اعتبار بخشی سیگنال قبلی و تقویت کردن روند جاری عمل کند. اگر یک واگرایی مثبت و یک تقاطع صعودی میانگین متحرک وجود داشته باشد، آنگاه حرکت بازار به سمت بالای خط مرکزی، سیگنال خرید قبلی را تأیید می کند اما اگر نوسانگر نتواند به سمت بالای خط مرکزی حرکت نماید سیگنال قبلی تأیید نشده و می تواند به عنوان یک هشدار عمل نماید.
در نمودار سهام شرکت اینتل (INTC) که در آن MACD رسم شده است، تقاطع خط مرکزی به عنوان سومین هشدار در مجموعه سیگنال های افزایشی عمل می نماید
۱- تشکیل نقطه حداقل بالاتر که واگرایی مثبت احتمالی را نشان می دهد.
٢- وجود یک تقاطع صعودی میانگین متحرک برای تأیید واگرایی مثبت.
٣- تقاطع صعودی خط مرکزی.
در هر حال برخی از معامله گران به دلیل مردد بودن تا ظهور سومین هشدار و تأیید معامله خرید منتظر می مانند. ممکن است تا این مرحله قسمت زیادی از حرکت را از دست بدهند اما در عین حال معاملات مطمئن تری را انجام می دهند.
جریان پولی چایکین مثالی از یک نوسانگر مرکزی است که مکان های مهمی را در بالا و پایین خط مرکزی قطع می کند. واگرایی ها، سطوح خرید هیجانی و سطوح فروش هیجانی همگی نسبت به سطح مطلق اندیکاتور در درجه دوم اهمیت قرار دارند. جهت حرکت نوسانگر مهم می باشد اما بایستی در موقعیت سطح مطلق قرار گیرد. هر مقدار که نوسانگر در مدت زمان بیشتری در بالای صفر باشد، انباشتگی بیشتری خواهد داشت و هر مقدار که بیشتر زیر صفر باشد، توزیع بیشتری خواهد داشت.
در نمودار شرکت 1BM، جریان پولی چایکین در ماه جولای به سمت پایین چرخیده شد در همین زمان قیمت سهام در بازار کاهش یافت که به این جهت نزول نوسانگر نیز طبیعی بود.
جمع بندی سیگنال های نوسانگر
توسانگرهای نواری شکل بهترین نوسانگر برای تشخیص شرایط خرید و فروش هیجانی هستند. به هر حال خرید هیجانی به معنی سیگنال فروش و فروش هیجانی به معنی سیگنال خريد نمی باشد. شرایط خرید و فروش هیجانی به عنوان هشداری است که بازار در حال رسیدن به سطوح افراطی خود بوده و لذا بایستی به عملکرد قیمت و دیگر اندیکاتورها توجه مخصوصی نشان داد.
معامله گران برای اثبات قدرت سیگنال های صادره نوسانگرها می توانند به دنبال سیگنال های مضاعف باشند. معیار سیگنال های خرید و فروش می تواند به سه سیگنال تأیید کننده جداگانه بستگی داشته باشد. یک سیگنال خرید ممکن است با ورود نوسانگر به ناحیه فروش هیجانی، واگرایی مثبت و تقاطع صعودی میانگین متحرک و خط مرکزی ایجاد شود. در مقابل سیگنال فروش ممکن است با ورود نوسانگر به ناحیه خرید هیجانی، واگرایی منفی و تقاطع نزولی میانگین متحرک و خط مرکزی ایجاد شود.
تحلیل الگوهای نموداری می تواند در نوسانگرها نیز بکار گرفته شود. البته این کار ممکن است مقداری سخت تر باشد اما می تواند در تشخیص قدرت موجود در حرکت یک نوسانگر کمک کند. جستجوی نقاط حداکثر بالاتر و حداقل پایین تر می تواند در تأیید تحلیل قبلی به ما کمک نماید. شکسته شدن خط روند می تواند حاکی از قریب الوقوع بودن تغییر حتمی جهت جنبش باشد.
خطرناک ترین عمل، معامله کردن با سیگنال نوسانگر بر خلاف جهت روند اصلی بازار است. در حرکات صعودی بهترین کار جستجوی موقعیت های خرید از طریق سیگنال های فروش هیجانی واگرایی های مثبت و تقاطع صعودی میانگین های متحرک و تقاطع صعودی خط مرکزی است. در حرکات نزولی بهترین کار جستجوی موقعیت های فروش از طریق سیگنال های خرید هیجانی، همگرایی های منفی، تقاطع نزولی میانگین متحرک و تقاطع نزولی خط مرکزی است نکته آخر اینکه نوسانگرها زمانی مؤثرتر عمل می کنند که همراه با تحلیل الگو، تشخیص سطوح حمایت و مقاومت، تشخیص روند و دیگر ابزارهای تحلیل تکنیکی بکار گرفته شوند. با آگاهی از تحلیل کلی، می توان سیگنال های نوسانگر را مورد توجه قرار داد. تشخیص روند جاری و یا حتی ثابت کردن قرار داشتن اوراق بهادار در یک روند، أمر مهمی به شمار می رود. تغییرات نوسانگرها و سیگنال های صادره از آنها، در شرایط مختلف معانی مختلفی دارند. به کارگیری ابزارهای مختلف تحلیل تکنیکال به همراه بررسی نوسانگرها، شانس موفقیت را بسیار بالا می برد که بایستی مورد توجه معامله گران قرار گیرد.
منبع: کتاب مرجع کامل تحلیل تکنیکال در بازارهای سرمایه نوشته دکتر علی محمدی
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.